.

.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

سال 97 چند ساعتی دیگر به پایان خودش نزدیک میشه

سال پر از پست و بلندی بود اما خداروشکر با پایان بسیار خوبی رو به رو شد

ان شاالله سال جدید سال پر از خیر و برکات برای جامعه فعلی ایران باشه که واقعا همت مسئولین رو میطلبه که ان شاالله...

و ان شاالله بتونم سال جدید خودم رو توی هر زمینه یی موفق و با ارزش جلوه بدم


به امید بهترین ها برای همه


یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

 

  • احمدرضا فتاحی

شب جمعه است

ارباب هوایت نکنم میمیرم...

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

ارباب

تو خودت قول بده کرببلا می بری ام

شب لیله الرغائب خدا کنه قسمت و دعوت...



پ ن:

شهریور ماه سال گذشته(1396)در صحن با صفایت بودم...دلم اونجاست هنوز...جامانده...خوش ب حال دل من مثل تو دارد آقا...

دلتنگ کرببلایم. ..



  • احمدرضا فتاحی

پشتکار موضوع این پستم هست که واقعا تاثیرات فوق العاده بر جریانات در خصوص پیشرفت یا پسرفت زندگی هر فردی میگذاره

حتی اگه زندگی به نقطه صفر مرزی هم رسیده باشه با پشتکار جدی میشه به اوج رسوند

خداروشکر توی زندگی شخصی ام با همه مسائلی که بود درصدد تلاش جهت رسیدن به اوج هستم و دوست دارم اطرافیانمم به اوج برسند...

یکی از راههای افزایش پشت کار هدف گذاری هست که آدمی دقیقا بدونه تا آخر عمرش دقیقا به کجا میخواد برسه و دقیقه چیکار میخواد بکنه و چی بشه! و در این زمینه اگه اراده و پشتکار پایدار داشته باشیم بازم میگم پااااااااااایدار؛ قطعا موفق خواهیم شد.

فقط باید تلاش کنیم فقط انسان موفقی نباشیم بلکه انسان موفق با ارزشی باشیم تا اهداف و پیشرفت هامون باعث غرور و نهایتا نتیجه عکس نباشه...

در خصوص نوجوانان و جوانان اطرافم واقعا برخی پشتکار حتی عادی هم ندارند و توقعات بسیار بالایی دارند و ظاهر زندگی دیگران رو با باطن زندگی خودشون مقایسه میکنند که واقعا جز ناامیدی و شکست چیزی در بر نداره...(به قول آقای مدیری : دیدم که میگما)

ولی در حد وسعم توی این زمینه میخوام تلاشی کنم...امید به خدا



پ ن:

این پست رو در مرحله اول برای خودم گذاشتم که به خودم یادآوری بشه و هروز پشتکارمو بالا ببرم و بتونم انسان موفق و با ارزشی بشم و به همنوعان خودم کمک کنم...گرچه مسائل زیاده...

خداروشکر

  • احمدرضا فتاحی

پس از مدتی هوای نوشتن کردم...

این مدت به شدت درگیر امور پایان نامه کارشناسی ارشدم بودم...

و دیروز 15 اسفند ساعت 18 دفاعیه ام سرانجام رسید...

و خداروشاکرم همچون قبل... به لطف خدا دیروز جلسه دفاعیه پایان نامه ام با موفقیت بسیار خوبی ب پایان رسید و واقعا استاد راهنمایم بسیار مشوق و کمک حالم بودن

ب لطف خداوند متعال تمامی اساتید نظر مثبتی داشته اند...

خداوند رو شاکرم بخاطر زندگی ام و شریک زندگیم و پیشرفت های بسیار خوبم گرچه همه اینها با سختی همراه بوده که مصداق همراه هر سختی آسانی ست به این دلیل گفتم که برخی دوستان ناثواب قضاوت میکنن و من را با رابطه ها به این جایگاه می نگرند...مهم نیست...


پ ن:

خدا رو شکر

در آینده مطالب مورد نظرم رو ارائه خواهم نمود

  • احمدرضا فتاحی


امروز نزدیک غروب آفتاب در جاده دستگرد مستقر و پس از غروب خورشید در ساعت 16:56 در جست و جوی هلال، و ساعت 17:16 دقیقه هلال زیبای ربیع الثانی رویت و عکاسی نمودم...
ان شاالله بتونم در این زمینه نیز فعالیت های خوبی انجام بدم...
در این شرایط حساس زندگیم خیلی از فعالیت هایم روی زمین مونده و باید با عزم جدی جهت تلاش در همه فعالیت های مورد نظرم که باعث ارتقا اموراتم میشه قدم بردارم....
در زمینه "نوجوانان" کار بسیار حساس و تعدد امور زیاد هست که باید بصورت جدی و جمعی و تشکیلاتی نوجوانان محل رو جهت ادامه زندگی بصورت "سالم" قدم برداشت بخصوص در این شرایط سخت تهاجم فرهنگی که متاسفانه بسیار زیاد و ابزار بسیار در دسترس...
ان شاالله خدا بهم توفیق بده جهت انجام امورات مذکور که جز وظایف و تکلیفم میدونم...

  • احمدرضا فتاحی

کار دستم داد قلب ناپاکم، حسین

اربعین، پای پیاده، رفت از دستم که رفت...

پ ن:

اللهم الرزقنی زیارت الحسین فی الدنیا و الاخره...گریه

  • احمدرضا فتاحی

پس از مدت طولانی دوباره نوشتنم گل کرد...

این روز ها خیلی به گذشته ام فکر میکنم و مقایسه میکنم با وضع فعلی ام...جای شکر دارد...اما کاش گذشته ام نیز اینقدر تحت تاثیر .... نبودم...

بگذریم...

این روزها یکی یکی از آشناها و دوستان و همکاران خداحافظی و در راه زیارت کربلایند...خوش به سعادتشون اما ای کاش آرزوش به دلم نمونه...

یکسال و دو ماه پیش بمناسبت ازدواجم توفیق داشتم زیارت کربلا باشم که از بهترین لحظات عمرم بوده و خواهد بود...ان شاالله زود قسمتم بشه...

حواست هست به مو های سفید سرم

حواست هست سینه زنت داره پیر میشه

بخرم، ببرم به حرم

داره دیر میشه

هر چی بگذریم احساس میکنم وظیفه ام در قبال خیلی چیزا سنگین تر میشه و باید جهادی و انقلابی پا به میدون بزارم و کار کنم... بخصوص تو جمع برو بچ های مسجد و... و واقعا نیازه و باید فدای راه امام حسن که مهم ترینش امر به معروف و نهی از منکر بوده باشیم و...

بخصوص در این زمون که دشمن هم ...

نیت کردم و میخوام تلاش جدی و جهادی در این عرصه ها بکنم و چون میبینم خداوند در توانایی هایم گذاشته و اگه انجام ندم مطمئنا رو سفید نخواهم بود...

امید به خدا

پ ن:

خداوندا خیلی ممنونم بابت همه امورات زندگیم که واقعا دست خودت توش بوده

مگر میشود زندگی مرا به هم ریخته آفریده باشد خدای دانه های انار

  • احمدرضا فتاحی

شب عاشورا...

کل شهر در داغ شهادت امام حسین داغدار اند و واقعا محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است

سال پیش ازدواجمان با زیارت کربلا شروع شد و چه شروع زیبایی و واقعا خدا رو شاکرم...

اما واقعا دلتنگم

این افتخار رو هم داشتیم که حرم هر معصومی که میرفتیم دعوتشون میکردیم به زندگیمون با نوشته و داخل حرم می انداختیم

ان شاالله بیان به زندگیمون و زندگی پر برکتی باشه...

اما واقعا دلتنگم و معنی این مداحی رو الان میفهمم که:

بیچاره اون که حرم رو ندیده

بیچاره تر اون که دید کربلا رو

واقعا دلم اونجا جا گذاشته ام

یا حسین به حق خوبانت زیارتت رو از ما دریغ مکن و بار ها عازم سفر کربلات بشیم...

امشب چه دلی داره حضرت زینبگریه

امان از دل زینب...

پ ن:

لطف امام حسینه که زندگیم رو با زیارت آقا و دعوت ائمه به زندگیمون شروع کردم...

خدا کمکمون کنه که معرفت امام حسین رو بشناسیم و راهش رو با معرفت ادامه بدیم و زندگی عاشورایی داشته باشیم

ان شاالله...

  • احمدرضا فتاحی

دقیقا یک سال پیش چنین شبی جشن ازدواجم بود...

با توجه به عنایات خداوند و ائمه علیه السلام پس از سفر زیارتی کربلا(که برای من و همسرم بسیار سفر معنوی و شیرینی بود) و در ایام سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا بود زندگی زیر یک سقف شروع و تا به امروز یکسال گذشت...

خیلی زود گذشت و اصلا بهش نمیاد یکسال شده باشه

منم به همه جوووونای عزیز توصیه میکنم تا میتونید زودتر ازدواج کنید که برکت زیادی میاد توی خونه ها...

من بعد از ازدواجم به طور کلی خیلی پیشرفت کردم و خداروشکر ادامه داره و رو به رشد که همش رو لطف خدا میدونم حتی شروع زندگی و هدیه بسیار خوب زندگیم که همسرم هستن...

ما(من و خانومم) از همون ابتدای زندگی به هم و به خدا قول دادیم که امور زندگیمون رو مطابق با دستورات دین جلو ببریم چون دینمون یه برنامه جامع و کاملی داره که اگه کسی بتونه کامل انجام بده قطعا سعادتمند هم در مادیات و هم در معنویات خواهد شد...

مشکل ما ها اینه که دین رو به طور ناقص پذیرفته و به طور ناقص عمل میکنیم... و علت بسیاری از مشکلات خانوادگی ها که متاسفانه در دادگاه ها یا در درون خانواده ها زیاد شده همینه اگه دقت کنیم!!! ....

الحمدلله ما از همون ابتدای زندگی تلاش مصمم داشتیم که در مسیر دین زندگیمون رو تنظیم کنیم که خداروشکر در این زمینه پیشرفت ها کردیم و خدا هم نتیجه شو بهمون نشون داده(به طور واقعیت) اگرچه رعایت دین در دنیای فعلی و در اطراف ما خیلی سخت شده و حرف و حدیث ها داشته اما مقاومت در این زمینه نتایج بسیار شیرینی رو داشته اگرچه سختی های خودش که طبیعی هست رو هم داشته...

ان شاالله هم من هم همسرم در راه دین فدا بشیم و عاقبت به خیر بشیم و بتونیم شرمنده امام زمان، ائمه و شهدا نشیم در حد وسعمون...

 

پ ن:

واقعا بابت هدیه زندگیم خداروشکر...

به این وصلت اعتقاد معنوی دارم(همون طور که بهت گفتم(خودش میدونه))

تو چون ،هم آشیان خواهی شدن با من ،تمام عمر خواهم بود،

یک جان در دوتن با تو،بهشت عشق خواهم ساخت خانه را،

  • احمدرضا فتاحی

دست بر سینه سلامی میدهم سمت ضریحت

من سراپا گوش، مشتاق "علیکم" می شوم...

پ ن:

شماری از فامیلامون در حال حرکت به سمت مشهدن

دلم بدجوری گرفته

آقا بطلب ما را نیز...گرچه خیلی گنه کارم

توی هوای بارونی یا برفی چسبید دو سال پیش...

دلم را جا گذاشته ام ای رئوف

  • احمدرضا فتاحی