اعتکافی که باز نشد...!(دل نوشته سوم)
امسال نیز اعتکاف برگزار شد و خوبان خاص خدا راهی مساجد شدند
و
خوش بحالشون...
اعتکاف تا به حال قسمتم نشده اما خیلی خیلی فضای معنوی داره چون از نزدیک دیدم ...
حال و روز معتکفین چنین است:
خدایا با دل به سراغت می آییم که گفته اند القلب حرم الله... در خانه تو و حریم کبریایت جز تو که را جوییم که ایک نعبد و ایاک ونستعین.
میدانی خدا! وقتی رو به درگاه تو می آریم که دل از همه جا و همه کس بریده ایم و فقط تو پناهگاه مایی! جز تو پناهگاه امنی نیافتیم که به آن پناه بریم.بپذیر که تنها تو توبه پذیری و ان الله تواب الرحیم.
خدای خوبی ها! با همه وجود پای به آستان ملکوتی ات می گذاریم و تو چه خوب صبوری می کنی همه ی درد و دل هایمان را ... می بینی فقط حرف می شویم و تو گوش؟
شاید بخشش حتی یکی از ذنوب جایزه ای باشد برای یک پله بالاتر آمدن و به تو نزدیک شدن!
چقدر زیباست حس اشک و لبخند معتکفین و چه دلنشین است ترس و آرامش نزد معبود و چقدر جان نواز است فریاد العفو نوجوان معتکف!...
با این همه چگونه رو در رویت بنشینیم و نگاهت کنیم.
اما تو خواستی و ما باورمان نشد. نفهمیدیم که چگونه دعوت شدیم به حریم خانه ات!با همه ی گناه هان...و با همه ی ذنوب خدا! تو فقط عشق ما را برای تقرب و نزدیکی به خودت دیدی و ثبت ناممان کردی.
حالا ببین خدا... چگونه منتظریم بر دست رحیمت ..ما و جمعی از مشتاقان در خلوتی عاشقانه...
پ ن:
خوش بحال و سعادت همه معتکفین...
خداوندا من هم امید به رحمتت دارم و هر گاه از همه جا بریدم ، مخاطبم خودت بوده ای و کمک حالم...
- ۹۷/۰۱/۱۲