عید همه همه و همه مبارک(دل نوشته شماره دو)

حالا دیگه سال 96 هم در حال تمام شدن است...

کمتر از دو ساعت دیگر سال جدید آغاز میشود...! یعنی دقیقا یک ساعت و نیم دیگر...

هرسال این روزها که می رسد،همه در یک تلاطم عجیب قرار می گیریم...انگار همه خودمان را وادار می کنیم که تا زمانی که سال جدید شروع نشده، همه کارهایی را که لازم است انجام بدهیم...همه کار ها را!!

نوروز،اولین روز سال جدید شمسی،درفرهنگ ما ایرانیان است...ومقارن با اولین روز بهار...وشاید به خاطر همین تقارن نوروز با اولین روز بهار باشد،که همه مشتاقیم مثل طبیعت،لباس نو به تن کنیم ودرخودمان تحولی ایجاد کنیم...

وخیلی از ما مشتاقیم که این تحول همه ساله نه تنها در ظاهرمان، بلکه در روح و روانمان هم اتفاق بیفتند...اما غافلیم!

اکثر ما در روزهای پایانی سال،سعی می کنیم آنچه را که در این یک  سال اخیر اتفاق افتاده مرور کنیم...و با در نظر گرفتن نکات خوب و بد  آن،برای سال جدید تصمیم بگیریم...!

واز همه مهمتر،لحظه تحویل سال است...که همه سعی می کنیم در آن لحظه،بایک آرامش خاص،درخلوت خودمان،پای قول و  قرارهامان راامضا کنیم،و ازخدا می خواهیم که کمکمان کند تا دراین  راه موفق باشیم...این کاری است که درحالت کلی همه انجام  می دهیم...البته هرکسی بنا به اعتقاد خودش لحظه تحویل را یک  طورمی گذراند...یکی درحال قرآن خواندن...یکی درحال دعا کردن...یکی در حال فکر کردن...یکی در حال سکوت و...

سال 96 سال پر تلاطم بود پر از خوشی و ناهمواری و...

بهترین روزم سفر کربلا که اولین روز زندگی مشترکم هم بود...خدا رو شکر و ان شاالله این سفر هر ساله برایم مستمر باشه

ازدواج اگه به موقع انجام بشه و زوجین همدیگر رو درک کنن بهترین پیشرفت توی زندگی هر انسانی میشه...ازدواجم باعث خیلی از پیشرفت ها و آزمون هایی در زندگیم شد! ان شاالله خدا وند کمکم کنه و پیشرفت کنم...

ان شاالله توی سال جدید در روح و روانم نیز تحولات بیشتری صورت گیرد و هم به رضایت خداوند بیشتر نزدیک بشم

ان شاالله خداوند از سر تقصیراتم بگذرد و در سال جدید جبران کاستی های سال قبل بکنم...

عید همه همه و همه مبارک

عید رو به خانومم تبریک میگم ان شاالله بتونم زندگی رو پسندشون و در حریم الهی پیش ببرم...

یا مقلب القلوب و الابصار...

پ ن :

تمامی مطالب بالا...!