نامه شهید حجت اله رحیمی به امام حسین (ع)
به :ریاست محترم بخشِ بی قراری های دل ، سایه ی سر ، حضرت عشق(روحی فـداک)
از: کربلای دلم
با سلام و صلوات خاصه و آرزوی سلامتیِ دردانه فرزند ِ موعودتان
احتراماً
پیرو دعوت قبلی تان به آن بهشت ِ بی مثال و آن منزلگاهِ سرگشتی و به جهت جاماندن یک فقره دل روبه روی ایوان طلای حرم تان ، یک جفت چشم در حوالی حریم تان ، یک هوا مستی کنار ِ رقصِ بیرق تان و یک عمر تپش در کنار روضه هایتان ، درخواست آن دارم که دیگر بار با عنایت خداوندم و خواست قلبِ مبارکتان ، منت بر سرم نهاده ، دعوت به آن وادی جنونمان کنید که نزدیک است جان دادنمان از این غم ِ فراقِ شب های زیارتی تان … باشد که آرام گیرد سرگشتی ها و بی قراری ها و تپش های عاشقانه مان و همچنین جانی دوباره گیرد این دست ها از لمس ۶گوشه تان …
و با تقدیم همه ی جان و روح و عشق و هستی ام
آدرس گیرنده :
شهر کربلا – خیابان بین الحرمین – ورودی باب القبله – ضریح شش گوشه –حضرت سیدالشهداء(ع)
پی نوشت :
۱. نامه ام را پاراف کن حضرت عشق ؛ آرزوی دیگری نـدارم …
۲. دُل دُل را … زین کنید …
۳. ایمان آورده ام امشب … ایمان آورده ام که به ذکر مصیبت حاجتی نیست … ما را نسیمِ نامِ تو دیوانه می کند … السلام علیک یا مولانا الغریب …
هرچند به کربلا رفتن خون میخواهد
پی نوشت:
واقعا خودم رو میگم از حقایق دورشدم و ...
دلمون رو به این دنیا و... خوش کردم و از حق دارم دور میشم...
ان شا الله خود شهدا کمک کنند که راه رو دارم گم میکنم
ببینید شهدا چی میخواند و ما چی...
...
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی...
- ۹۴/۰۹/۰۷